سلام!
من مهدی هستم و این پنجمین پرسه زنی من در اخبار و مطالب مربوط به بازاره. این خبرنامه رایگانه، پس اگر مشترک خبرنامه نشدین هنوز واقعن جای تعجبه!
اگر هم مشترک شدین پس میدونین که به اشتراک گذاشتن اون چیزی که یاد گرفتین با دوستانتون از مفیدترین کارهای دنیاست!
بعد از این مقدمات برینم سراغ اخبار و لینکهای روز:
این روزها بازار انرژی حسابی داغه، اونقدر داغ که حرارتش داره خیلی از مردم دنیا رو آزار میده. میگین نه؟ یه نگاهی به این نمودارهای زیبا بندازین. اگر روی تصویر کلیک کنید به صفحه اصلی نمودارها میرید و اونجا میتونید تک تک نمودارها رو بررسی کنید در بازه های زمانی مختلف تا عمق ماجرا براتون بیشتر آشکار بشه.
همزمان با این افزایش قیمتها کشورهای اروپایی، مثلن انگلیس مالیاتهای «بادآورده» یا windfall tax رو دارن به شرکتهای اروپایی تحمیل میکنن(لینک) با این توجیه که این شرکتها در بالا رفتن «غیرمعمول» سودشون در حال حاضر نقشی نداشته ان و این بالا رفتن سود که نتیجه بالا رفتن قیمت نفت در اثر جنگ اوکراین و تحریمهای روسیه ایجاد شده نباید باعث سودآوری سهامداران این شرکتها بشه. حالا صحبتش هست که دولت بایدن هم سراغ مالیاتهای مشابهی بره (لینک). دولت بایدن که قبل از این به اقدامات نه چندان موثری مثل آزادسازی روزانه یک میلیون بشکه نفت از ذخایر استراتژیک(لینک) و یا دیرهنگام مثل اعطای مجوز مجدد به عملیات حفاری در زمینهای فدرال دست زده بوده(لینک) در پایین نگه داشتن قیمت نفت چندان موفق نبوده. کافیه به نمودارهای بالای صفحه نگاهی بندازین و تازه ذخایر نفت خام آمریکا بسیار پایینتر از مقادیر تاریخی خودشه(روی تصویر کلیک کنید).
همه اینها در حالیه که نمایندگان دموکرات کنگره بدون اینکه به روی خودشون بیارن که این اقدامات بی اثره یا دیرهنگام، حرف از فشار به شرکتهای نفتی میزنن و یا اینکه شرکتهای نفتی رو به طمع بیش از حد متهم میکنن(لینک) ولی اونقدر این حرفها و حرکات خنده دار و عوامفریبانه است که صدای رسانه های طرفدارشون هم در اومده(لینک، لینک) و در همین حال قیمت بنزینه که بالا میره و به گالنی 5 دلار رسیده در مناطق مختلف(لینک، لینک، لینک،…..). نمودار بالا رو برای نفت خام دیدین؟ وضع ذخیره بنزین هم تعریف چندانی نداره:
وضعیت سایر فراورده های پالایشگاهی هم همینطور(روی تصاویر کلیک کنید)
این هفته در گفتگوی هفتگی پادکست در کلابهاوس درباره مصاحبه مدیرعامل و رییس هیات مدیره Chevron با بلومبرگ حرف زدم (لینک زمان مربوط به حرفهام در مورد این مصاحبه، ساعت 01:47:02) اصل مصاحبه رو اینجا ببینید و لذت ببرید. تو این مصاحبه کوتاه مدیرعامل شوران توضیح میده اون چیزی که در مورد قیمت نفت و فراورده های نفتی در حال حاضر در آمریکا میبینیم نتیجه سیاستهای یکی دو سال پیش بایدنه و چیزی نیست که سریع السیر بشه رفع و رجوعش کرد. سیاستهایی مثل لغو پروژه خط لوله XL از کانادا(لینک). جدای از «ورودی» پالایشگاهها و بالابودن قیمت نفت ورودی، عامل دیگه ظرفیت پالایشگاهی آمریکاست. همونطور که مدیرعامل شِورُن میگه و من توضیح دادم در گفتگو، مدتهاست که به ظرفیت پالایشگاهی امریکا بی توجهی میشه و با قوانین و اقدامات مختلف صرفه اقتصادی ساخت، به روزرسانی و ارتقای این پالایشگاهها رو از بین برده ان.
و اصولن از دهه 1970 به این سو نه تنها پالایشگاه جدیدی ساخته نشده، بلکه پیشبینی نمیشه که در آینده هم پالایشگاهی ساخته بشه و حالا با هر نقص فنی یا استهلاک زودهنگام، پالایشگاهها از عملیات خارج میشن و همین ظرفیت شکننده پالایشگاهی هم به خطر میفته مثلن این(لینک). به صرفه نبودن ساخت پالایشگاههای جدید در حالیه که حاشیه سود «فعلی» این پالایشگاهها به دلیل عدم تناسب عرضه و تقاضا به بالاترین مقادیر تاریخی خودش رسیده (حرفهای مدیرعامل شوران و این لینک)، فکر کنید که «سبزاندیشی» چه میزان چشم و گوش دولتها رو بسته (لینک) یادمون باشه ظرفیت پالایشگاهی فقط مختص بنزین نیست، بلکه گازوییل و سوخت جت رو هم شامل میشه. حالا براتون واضح میشه که چرا قیمت بلیطهای هواپیما اینطور سرسام آور بالا رفته: بالارفتن قیمت سوخت، نیروی کار،….(لینک) یادتونه فدرال رزرو و دوستان مدام تکرار میکردن :«تورم؟! کدوم تورم؟! این بالا رفتن قیمتها گذراست» البته راست میگفتن ولی البته منظورشون از «گذرا» بودن تورم، مفهومی بود مشابه «گذرا» بودن عمر ما!
از ماجرای قیمت سوخت هواپیما جالبتر گازوییله و قیمت سرسام آور این روزهاش. یادمون نره گازوییل یکی از ورودیهای تعیین کننده قیمت در خیلی از محصولات، خدمات و فعالیتهای اقتصادیه، از دردناکترین و نشکافته ترینشون: کشاورزی که شاید موضوع یکی از قسمتهای آتی خبرنامه باشه.
برای گریهدارتر شدن روضه یادآوری کنم که تحریم نفت روسیه به زودی اجرایی میشه (لینک) و با اینکه خبرهایی درباره افزایش تولید نفت اوپک و عربستان منتشر شده زیاد نباید روی افزایش ظرفیت تولید این کشورها حساب کرد (لینک و لینک). اگر هنوز گریهتون به اندازه کافی در نیومده، بازگشایی چین رو هم بهتون یادآوری میکنم. میلیونها نفر در چین دوباره در شانگهای به حرکت در اومدن(لینک) و این یعنی بیدار شدن بخش قابل توجهی از لحاظ تقاضای سوخت(لینک) و قیمت قراردادهای آتی نفت مربوط به انتهای سال 2023 هم (حداقل فعلن) نوید بالا بودن و بالا موندن قیمت نفت رو میده.
یادتونه تیتر مجله و روزنامه زده بودن که «نفت» مرده؟! باید دید آیا نفت قبل از «مردن» ما رو میکشه یا نه؟
یه نکته دیگه هم بگم و «فعلن» ماجرای نفت رو ببندم: برای کسانی که در خارج از ایران، مخصوصن آمریکای شمالی زندگی میکنن حتمن این سوال پیش اومده که چرا وقتی قیمت نفت میره بالا بلافاصله قیمت بنزین در پمپ بنزینها هم بالا میره ولی وقتی قیمت نفت پایین میاد، مدت زمانی طول میکشه که قیمت بنزین پایین بیاد.
این پدیده اونقدر جالبه که براش نامی هم گذاشته ان: پدیده «موشک و پر»: قیمت بنزین مثل موشک بالا میره ولی مثل پر پایین میاد. خیلیها میگن که این بابت «طمع» فروشندگان بنزینه(آخه میدونین که این روزا «طمعکار» بودن فروشندگان راحت ترین توجیه برای هر نوع قیمت بالاست، میگین نه؟ از نمایندگان دموکرات کنگره بپرسید!) ولی براتون جالبه که بگم اتفاقن حاشیه سود فروشندگان بنزین با بالا رفتن قیمت نفت کمتر میشه.
این مقاله(لینک) رو بخونید تا دلیل واقعی پشت پدیده موشک و پر رو بفهمید. و تازه….کی گفته طمع بده؟ طمع خیلی هم خوبه! طمع ولخرجیهای اضافه رو قطع میکنه، فعالیتهای اقتصادی و به تبع اون زندگی رو به صرفه تر و بهینه تر میکنه…میگین نه؟ به حرفهای گوردون گِکو ر این صحنه از فیلم وال استریت گوش کنید تا بفهمید که: «خانمها! آقایان! طمع خیلی هم خوبه!»
خب! به اندازه کافی «فعلن» با نفت و طمعکاران عرصه نفتی تفریح کردیم. بریم سراغ مسکن تا ایده ای که قرار بود رو مطرح کنیم و ببینیم از روضه هایی که در دو شماره گذشته خوندیم چطور میتونیم «احتمالن» پول در بیاریم.
ولی قبلش دو تا منبع خوب رو معرفی میکنم بهتون که اگر بیشتر بخواید در جریان بازار مسکن آمریکا مخصوصن قرار بگیرید و اطلاعات درست رو درباره این بازار دریافت کنید و اونها رو درست تفسیر کنید، خیلی به دردتون میخورن:
اولی خبرنامه Calculated Risk(لینک) نوشته بیل مک برایده (لینک حیساب توییتری بیل مک براید)
و دومی دنبال کردن لوگان محتشمی در توییتره(لینک حساب توییتری) و البته گوش کردن به اپیزودهایی از پادکست HousingWire Daily(لینک) که لوگان در اونها صحبت میکنه مثل این (لینک). یه نکته جالب دیگه اینکه لوگان محتشمی یه چارچوب فکری جالب 6 فاکتوره داره برای پیشبینی رکود که اینجا توضیح داده(لینک) و اینجا(لینک) هم میتونید حرفهاش رو درباره این چارچوب فکری بشنوید.
هر دو منبعی که اشاره کردم رو من بسیار میپسندم برای دنبال کردن وضعیت بازار مسکن. حالا برگردیم سراغ ایده. اگر خاطرتون باشه مشخصات شرکتی که دنبالش میگشتم رو در شماره قبل نوشتم:
پس بذارین تاکید کنم: من دنبال «حجم» خونه سازی هستم نه پیشبینی «قیمت» خونه ها! کل حرفهایی که زدم هم تمرکز اصلیش روی کمبود شدید خونه بود(حجم) و نه قیمت خونه. من به دنبال شرکت(ها)یی هستم که از حجم پروژه های خونه سازی بهره ببره نه قیمتشون. من دنبال فروش بیل و کلنگ به جویندگان طلا هستم و نه کشف طلا.
پس دوست دارم برم سراغ مصالح فروشها و تامین کنندگان مواد اولیه برای مسکن سازان. دنبال شرکتهایی هستم که موجودی انبارشون رو سریع رد میکنن بره و گردش انبار سریعی دارن، افزایش قیمتها در اثر تورم رو میتونن منتقل کنن به مشتریاشون، شرکتایی که ROIC بالایی دارن، و با مضارب پایینی از میزان جریان نقدینگی 12 ماه اخیرشون معامله میشن، شرکتایی که میدونن سهامشون زیر قیمت داره معامله میشه واسه همین دارن سهامشونو تو بازار بازخرید میکنن، به جز اینا دارن از جریان نقدینگیشون استفاده میکنن تا رقباشون رو بخرن و سهم بزرگتری از بازار رو در اختیار بگیرن و اگر شرکتی با همه این مشخصات پیدا کنم که اتفاقن در ایالتهای قرمز جنوبی فعال باشه، جاهایی که بازار مسکن داغتره و با توجه به شیرینکاری دموکراتا در ایالتهای آبی مردم بیشتری به سمت اون ایالتها برن که چه بهتر!… بازم بگم؟!
بذارید اینجا در واقع نه یک ایده بلکه دو ایده رو بهتون معرفی کنم:
اولی Builders First Source با تیکر BLDR و دومی BlueLinx Holdings با تیکرBXC اه.
توضیحات مربوط به زمینه فعالیت این دو شرکت رو بخونید. هر دو بر اون زمینه فعالیتی که دنبالشون بودم منطبقن. گفتم دنبال شرکتهای سودآوری هستم که موجودی انبارشون رو سریع می گردونن، اینجا این دو شرکت رو با دو غول این صنعت یعنی Home Depot و Lowe’s مقایسه کنید. گرچه هر دوی این شرکتها به جز توزیع و فروش مصالح و مواد اولیه ساختمانی برخی از اونها رو هم تولید میکنن ولی با این حال میبینید که چه وضعیت عالیی دارن در مقایسه با شرکتهای بسیار بزرگتر از خودشون.
ارزشگذاریشون در مقایسه با دو بزرگ بازار
رشد درآمدیشون در مقایسه با اون دو تا
و درباره بازخرید سهامشون گفتم:
در مورد BXC اوضاع البته به هیجان انگیزی BLDR نیست در این زمینه
ولی آینده شاید متفاوت باشه
من هر دوی این شرکتها رو دوست دارم و به عنوان «ایده» راجع بهشون بیشتر خواهم خوند ولی باید اعتراف کنم که BLDR برام جالبتره. شاید اگر شما هم حرفهای مدیرعامل رو اینجا بشنوید با من همنظرتر بشید:
نکاتی که برای من جالب بود اینا بودن:
چشم انداز قیمت الوار که با اینکه پایین اومده و نوسانهای شدید داره ولی به نظر من هم به قیمتهای تاریخی خودش برنمیگرده.پیشبینیها و Guidance های مدیریت بر اساس میانگین قیمت 700 تا 1000 دلار انجام شده.
نوع خریدهایی که BLDR داره انجام میده: ترکیب محصولاتش رو داره میبره به سمت محصولاتی با حاشیه سود بالاتر که خودش تولیدکننده اشون میشه، چطور؟ با خرید شرکتهای کوچکتری که اون محصولات رو تولید میکنن و انجام این خریدها با قیمت مناسب و ارزون. نگاه مدیریت به مشکل نیروی کار ماهر و ارزون بسیار خوبه: اینکه سعی میکنه محصولاتی آماده نصب رو در اختیار سازندگان قرار بده (مثل تراس های سقف پیش ساخته).
در کنار این رشد «غیراورگانیک» رشد «اورگانیک» شرکت هم بسیار مناسبه. اقدامات شرکت برای شروع پروژه هایی مثل تحول دیجیتال ارائه مخصولات این شرکت به مشتریانش هم که از طریق خرید اخیری که انجام داده میتونه به این رشد اورگانیک کمک کنه.
یک دلیلی که من BLDR رو بیشتر از BXC دوست دارم این دو نقشه است. نگاه کنید و فکر کنید میتونید بفهمید چرا من BLDR(قرمز) رو به BXC(آبی) ترجیح میدم؟
و در انتها چیزی که (بیشتر از بقیه حتا بیشتر از قیمت الوار) فکر منو در مورد BLDR به خودش مشغول میکنه الان و باید بیشتر در موردش فکر کنم: تمرکز مشتریهای BLDR روی single family home اه، در حالیکه با قیمتهای فعلی خونه و تورم به نظر میرسه سیاستهای حمایتی دولت بیشتر متمرکز به multi family home بشه. چیزی که لوگان محتشمی روش خیلی تاکید میکنه، غیرسالم بودن بازار فعلی مسکنه که قیمت رو بالا نگه داشته، موجودی بازار رو پایین و دسترسی به مسکن رو دشوار. او به درستی اشاره میکنه که اصلی ترین دوای درد بازار مسکن و مشکل «استطاعت» در بازار آمریکا پایین بودن نرخ بهره وام مسکنه.
در انتها یادتون باشه:
من مشاور مالی نیستم، هیچ مطلبی که اینجا مطرح میکنم توصیه به خرید، فروش و یا هر نوع معامله دیگه نیست بلکه صرفن دارم با شما چیزهایی که برام جالب بوده رو در میون میذارم. ممکنه بر اساس این مطالب من پوزیشنی برای خودم و در پورتفولیوی شخصی خودم باز کنم یا باز نکنم.
و از اون مهمتر:
حتمن خبرنامه رو با بقیه به اشتراک بگذارید!
Share this post